شب هم آهنگی

♥ ♥ ♥ L.O.V.E.R ♥ ♥ ♥

شب می آید و پس از شب تاریکی پس از تاریکی چشمها دستها و نفس ها و نفس ها و نفس ها ... و صدای آبکه فرو می ریزد قطره قطره قطره از شیر بعد دو نقطه سرخ از دو سیگار روشن تیک تاک ساعت و دو قلب و دو تنهایی

 لب ها می لرزند. شب می تپد. جنگل نفس می کشد.


پروای چه داری ، مرا در شب بازوانت سفر ده

انگشتان شبانه ات را می فشارم ، و باد شقایق دوردست را پر پر می کند

به سقف جنگل می نگری: ستارگان درخیسی چشمانت می دوند

بی اشک چشمان تو ناتمام است ، و نمناکی جنگل نارساست

دستانت را می گشایی ، گره تاریکی می گشاید

لبخند می زنی ، رشته ی رمز می لرزد

می نگری ، رسایی چهره ات حیران می کند

بیا با جاده ی پیوستگی برویم

خزندگان درخوابند. دروازه ی ابدیت باز است. آفتابی شویم

چشمان را بسپاریم ،که مهتاب آشنایی فرود آمد

لبان را گم کنیم ، که صدا نا بهنگام است

در خواب درختان نوشیده شویم ، که شکوه روییدن در ما می گذرد

باد می شکند. شب راکد می ماند. جنگل از تپش می افتد

جوشش اشک هم آهنگی را می شنویم ، و شیره ی گیاهان به سوی ابدیت 
 
 
 
 
 
 
 

سهراب سپهری


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:,ساعت6:0 PMتوسط YasAmin_R | |